زمانی اسلام ناب در اثر انحرافات و کجرویهای بیشمار حکومت سلسله اموی، رو به افول نهاده و قوانین و شریعت اسلام از مسلمانان در حال فاصله گرفتن بود. هیچ اثری از احکام دینی و دستورات قرآنی در ادارات و تشکیلات حکومتی دیده نمیشد.
استفبارتر اینکه علاوه بر فراموش شدن اصول و ارزشهای اسلامی، بسیاری از تازه به دوران رسیدههای اموی تظاهر به کفر و بیدینی و بیاعتنایی به پیامبر گرامی اسلام(ص) و دستورات صریح قرآنی نموده و علناً به مقدسات جسارت میکردند. و پس از آنها نیز سلسله عباسی روی کار آمدند که در پیمودن جاده ضلالت و گمراهی دست کمی از سلسله سلف ناصالح خود نداشتند.
در این دنیای پر از جهل و ظلمت و نادانی تحت سیطره حکام اموی و عباسی، شخصیت با عظمت حضرت امام جعفر صادق(ع) بود که با همت الهی خود در مسند امامت به روشنگری و هدایت امت پرداخت. با تابش افکار آسمانی و الهی و انوار دانش بیپایان خود راه شیفتگان و پیروان اهل بیت عصمت و طهارت را منور ساخت و چنان مشغل فروزانی گشت که تا امروز و همیشه تاریخ الهامبخش، حرکت آفرین و نشانگر راه خواهد بود.
خدمات بیبدیل امام جعفر صادق(ع) ب۹ اسلام ناب و شیعه به جدی است که آن حضرت را رئیس مذهب و شیعه را جعفری میخوانند.
روش امام جعفر صادق(ع) در تثبیت و ترویج فرهنگ شیعه که موجب پیدایش مذهب جعفری نیز گردید:
الف) علمداری نهضت فرهنگی
امام جعفر صادق(ع) در زمان حکومت وحشت و ترور بنیامیه دیده به جهان گشود. آن زمان سختترین دوران زندگی امامان معصوم شیعه علیهمالسلام بوده است. خلفای غاصب و خونآشام با قساوت تمام شیعیان و پیروان اهلبیت علیهمالسلام را از بین برده، نابود میکردند. در چنین شرایطی حضرت امام جعفر صادق(ع) به منظور تداوم اسلام ناب محمدی(ص) و محفوظ ماندن پایگاه تشیع از اضمحلال و نابودی، رهبری امت و مسئولیت بزرگ امور دینی و سیاسی آنان را به عهده گرفت و با جهادی همه جانبه به تشکیل نیروهای مؤمن پرداخت و به کار آموزشی و علمی بنیادین دست زد و پایههای فرهنگ انقلابی تشیع را بنیان نهاد بدانسان که «رئیس مذهب» نامیده شد و مذهب شیعه به نام «جعفری» مشهور گشت.
امام جعفر صادق(ع) مسجد پیامبر (ص) را در مدینه به صورت دانشگاهی درآورد و بیش از ۴۰۰۰ تن را مستقیماً از افکار و اندیشههای این دانشگاه در علوم و فنون مختلف اسلامی سیراب نمود. به طوریکه میتوان گفت: فرهنگ اصیل اسلام تنها و تنها به امام جعفر صادق(ع) و دانشگاهی که او بنیان نهاد، بازمیگردد. و تنها مکتب امام جعفر صادق(ع) بود که از کیان و وحدت و اصالت اسلامی در تمام ابعاد زندگانی محافظت نمود، تا آنجا که ابن ابی الحدید سنی ثابت کرده است، علم مذاهب چهارگانه اهل سنت در فقه به امام جعفر صادق(ع) برمیگردد. از هیچیک از معصومین علیهمالسلام که پیامبر اکرم (ص) جزو آنان است، به اندازهای که از امام صادق(ع) روایت نقل کردهاند، روایت نقل نشده است. حوزههای بزرگ علمیه و علمای بزرگ جهان تشیع که پیرو مکتب امام جعفر صادق(ع) میباشند، به گردآوری روایات معصومین علیهمالسلام پرداختهاند، که بیشترین روایات از امام جعفر صادق(ع) میباشد.
احادیث نقل شده معمولاً در موضوعات فقه، حکمت، تفسیر و مانند آن میباشد. روایاتی که در رابطه با علوم دیگر از حضرت امام جعفر صادق(ع) نقل شده، متأسفانه بواسطه اختلافات سیاسی از بین رفته و جز اندکی از آن به دست ما نرسیده است.
ششمین پیشوای بلندآوازه جهان تشیع در جریان عمل نیز پیروان خود را با دقت و ظرافت خاصی رهبری و هدایت میکرد. آنها را از هرگونه همراهی و همکاری با خلفای ظلم و جور برحذر میداشت. و از قیامهایی که در زمان او علیه حکومتهای باطل صورت میگرفت، به طور رسمی حمایت میکرد. با اینکه میدانست حاکمان ستمگر با حامیان و طرفداران قیامکنندگان برخورد سخت و خشنی دارند، قیام علویان را میستود و آنها را به این کار تشویق میکرد.
ب) شیوههای اخلاقی و رفتاری
حضرت امام جعفر صادق(ع) هوشیارترین شخصیت زمان خود بود که شهرت و آوازهاش در علم و عظمت اخلاقی در همه جا و در میان خاص و عام پیچیده بود و علوم گوناگون را از او نقل میکردند.
پدر بزرگوارش امام محمد باقر(ع) هنگام ارتحالش در وصیت به فرزند عزیزش گفت ای جعفر! خیرخواهی اصحابم را به تو سفارش میکنم. آن حضرت(ع) پاسخ داد: «قربانت گردم، به خدا قسم آنان را به مقامی برسانم که هر مردی از آنان در هر شهری که باشد، محتاج سؤال از هیچکس نگردد.
امام صادق(ع) میفرمود: علم ما ماندگار و نوشته شده است و در دلها ابقاء میگردد و در گوشها دمیده میشود. مصحف فاطمه(س) نزد ماست، الواح موسی و عصای او نزد ماست. ما وارثان پیامبرانیم. حدیث من، حدیث پدرم، حدیث او حدیث جدم، حدیث جدم حدیث علی(ع) و حدیث علی(ع) حدیث رسول خدا(ص) میباشد و حدیث رسول خدا نیز گفتار خدای عزوجل است.
مردی خدمت آن حضرت رسید و عرض کرد: فلان پسر عموی شما سخنانی گفت و از هیچ بدگویی درباره شما فروگذار نکرد.
امام صادق(ع) به خدمتگزار فرمودک آب وضو بیاورد. آنگاه وضو گرفت و دو رکعت نماز خواند، سپس گفت: «بارالها من از حق خودم در مورد او گذشتم و تو از من بخشندهتر و بزرگوارتری، از تو میخواهم او را ببخشی و برای اهانتی که به من روا داشته، مؤاخذهاش ننمایی.»
آن حضرت اعضای خانوادهاش را از رفتن روی بلندی منع فرموده بود. روزی به خانه آمد، یکی از کنیزانش که کودک او را نگهداری میکرد، با بچه بالای نردبان رفته بود، تا چشمش به حضرت افتاد از خطایی که انجام داده بود، لرزیده و کودک از دستش رها شد و به زمین افتاد و از دنیا رفت.
حضرت با چهرهای برافروخته بیرون رفت. علت ناراحتی حضرت را پرسیدند فرمود: «ناراحتیام به سبب مردن کودک نیست، بلکه بدین جهت است که کنیزک از آمدن من به وحشت افتاد» و پس از آن به کنیزک فرمود: «تو در راه خدا آزاد هستی و از تو گذشتم».
این رفتار و حرکات به گونهای است که نشان میدهد جز از امام چنین کارهایی صادر نمیشود.
پنهانی به نیازمندان و مستمندان کمک میکرد. احسان و بخشش به گونهای بود که نیازمندی از در خانهاش ناامید برنمیگشت. عفو و گذشتش فوقالعاده بود.
با مردم حتی گمراهان و مخالفین برخوردی منطقی داشت. فروتن، متواضع، بسیار بردبار و اهل مدارا بود.
در برابر مصیبتها و شدائد، صبور و پراستقامت بود و هر گز لب به شکایت و ناله نمیگشود. در سخاوت نمونه روزگار بود، بخشی از درآمد خود را وقف رفع اختلاف و حل مشاجره بین برادران مسلمان کرده بود…
ج) فعالیتهای بنیادین
با وجود همه مشکلاتی که بر سر راه امام(ع) بود، هیچگاه مسند روشنگری و هدایت امت را رها نکرد و با انجام وظایف پیامبرگونهاش و با تحمل زحمات و فعالیتهای طاقتفرسای خود رسالت الهی خود را طوری به انجام رساند تا اسلام پیروز و تعالیم نورانی اسلام ناب در جامعه پا گرفته و به استواری گراید از جمله سیاستگذاریهای آن حضرت عبارت است از:
- نظارت بیواسطه بر شیعیان
- برنامهریزی اصلاحی در روشهای شیعیان به منظور رشد و آگاهی آنها
- حمایت از موجودیت شیعیان
- تشکیل سپاه عقیدتی به منظور مقابله با عقاید ضاله و الحادی
- نظارت بر انتظام امور و حل اختلاف شیعیان
- نهی از پیوستن و امر به بریدن از حاکمان منحرف
- تشویق و برانگیختن طرفداران و شیعیان بر علیه حکومتهای باطل
- تأیید جنبشهای رهاییبخش و انقلابی
- تشکیل دانشگاه عظیم و حوزههای بیبدیل علمی و فرهنگی
- پیاده کردن نظام تقیه جهت حفظ پایگاههای شیعه به منظور توسعه فرهنگی شیعی
- نشر و گسترش و توسعه فرهنگ متعالی اسلام و تشیع
د) تربیت شاگردان
دانشگاهی که امام صادق(ع) در قلب کشورهای اسلامی به وجود آورده بود. دارای شاگردان فراوانی بود که هر کدام تدوینگران بزرگی بودند، آن هم در عصر نهضت علمی بزرگی که جهان را به شگفتی آورده بود. در میان آنان نوابغ و نخبگان نامآوری وجود داشتند که اسامی بعضی از آنها هماکنون در کتابهای علمی اروپا نیز زبانزد میباشد.
شیخ مفید در ارشاد، شیخ طبرسی در اعلام الوری، ابن شهر آشوب در مناقب، محقق حلی در معتبر و شهید اول در کتاب ذکری تعداد شاگردان امام صادق(ع) را چهار هزار تن میشمارند.
حافظ ابوالعباس ابن عقده، کتابی دارد که در آن یاران حضرت امام جعفر صادق(ع) را جمعآوری نموده و آنها را به چهار هزار نفر رسانده است.
برخی از شاگردان آن حضرت عبارتند از:
۱ـ محمد بن مسلم
امام صادق(ع) در مورد او فرمود: مکتب ما و احادیث پدرم را چهار نفر زنده کردند: ۱ـ زراره ۲ـ ابوبصیر ۳ـ محمد بن مسلم ۴ـ برید بن معاویه عجلی
محمد بن مسلم میگوید: هر موضوعی که به نظرم میرسید، میپرسیدم به طوریکه سی هزار حدیث از امام باقر(ع) و شانزده هزار حدیث از امام صادق(ع) فرا گرفتم.
۲ـ جار بن یزید جعفی
جابر در پرتو استفاده از مکتب پرفیض امام صادق(ع) به مقامات عالی نائل آمد و در صف یاران برجسته آن حضرت قرار گرفت. جابر به علت جو نامساعد زمان از افشای بسیاری از احادیث خودداری میکرد. او میگفت: پنجاه هزار حدیث در سینه دارم که هنوز یکی از آنها را نقل نکردهام.
۳ـ زرارة بن أعین
امام صادق(ع) درباره موقعیت جابر فرمود: «جابر در نزد ما مانند سلمان در نزد پیامبر(ص) است»
زراره در علم فقه، حدیث، کلام آگاهی داشت. مردی سخنور، خوشبیان و بحاث بود. علاوه بر تبحر در فقه و حدیث، شاعر و ادیب خوشذوقی نیز به شمار میرفت و کتابی درباره جبر و اختیار تألیف نموده بود.
۴ـ ابان بن تغلب
ابان بن تغلب بیش از سی هزار حدیث از امام صادق(ع) حفظ نموده بود. امام صادق(ع) به او فرمودک «در مسجد مدینه بنشین و به مردم فتوی بده من دوست دارم در میان شیعیان امثال تو فراوان باشند» ابان دارای کتب مختلفی از جمله کتابی در اصول میباشد.
۵ـ جابر بن حیان
دانشمند، ریاضیدان و شیمیدان پرآوازه جهان که ۵۰۰ رساله در زمینه ریاضیات داشته که تمام آنها را امام صادق(ع) بر وی املا کرده است.
همچنین نوشتن صدها رساله و کتاب در صنایع مختلف مانند: پزشکی، منطق، فلسفه، افسون، زهد و پند به او نسبت دادهاند.
۶ـ هشام بن حکم
هشام بن حکم از بزرگان اصحاب امام صادق(ع) و از متکلمین شیعه است که هیچکس در برابر او تاب مقاومت نداشت. هشام دارای ۱۷ تألیف از جمله کتابهای «الامام»، «الوصیه» و «حکمین» میباشد.
و هزاران شاگرد دیگری که در کتابهای مفصل اسامیشان آمده، همه از پرورشیافتگان مدرسه امام صادقاند که در گسترش و شکوفایی مکتب وحی تأثیر بسزایی داشتند.
هـ ـ آثار و تألیفات
۱ـ توحید مفضل
رسالهای است در رد مادیون و اثبات صانع
۲ـ مصباح الشریعه
کتابی است که دارای دقایق معارف و اسرار حقایق و مراحل سیر و سلوک و خصوصیات و مراتب ایمان
۳ـ رساله عبداله بن نجاشی
نجاشی حاکم اهواز سؤالاتی درباره چگونگی رفتار با مردم از امام(ع) میپرسد، که آن حضرت هم او را راهنمایی مینماید.
۴ـ رسالهای در شرایع دین و سفارشهای او به امام کاظم(ع)
۵ـ رسالهای در غنایم و وجوب خمس
۶ـ کتاب اهلیجه
۷ـ کتاب مفتاح الحقیقه
۸ـ رسالهای به یارانش
۹ـ رسالهای به پیروان اجتهاد و قیاس
۱۰ـ رسالهای به محمد بن نعمان
۱۱ـ رسالهای به عبدالله بن جندب
۱۲ـ رسالهای درباره انواع کسبها
۱۳ـ رسالهای در رابطه با راههای درآمد
۱۴ـ رسالهای در احتجاج بر صوفیه که آن حضرت را از کسب روزی نهی میکردند
۱۵ـ رساله احکام
۱۶ـ رسالههایی که برای جابر بن حیان نوشته
۱۷ـ چهادصد کتاب شامل پاسخ آن حضرت به سؤالات
سخنانی از امام صادق(ع)
سخنان و کلمات معصومین علیهمالسلام همواره از نورانیت خاصی برخوردار بوده است اما این سخنان را با اینکه زمان طولانی از آن گذشته، ما میشنویم، بیشتر به اعجاز آن پی میبریم و مییابیم که این سخنان نشأت گرفته از مبدأ غیبی و سرچشمه عرفان الهی است.
امام صادق(ع) میفرماید:
خداوند را حرمی است و آن مکه است، رسول خدا(ص) را حرمی است و آن مدینه است، برای امیرالمؤمنین(ع) حرمی است و آن کوفه است و برای ما حرمی است و آن شهر قم است و بزودی در قم بانویی از فرزندان من به نام فاطمه دفن میشود، کسی که او را زیارت کند، بهشت بر او واجب میشود.
(روایتکننده میگوید: امام صادق(ع) این سخن را قبل از ولادت پدر حضرت معصومه(س) یعنی امام کاظم(ع) فرموده است).
ـ آن حضرت در بیان دیگری میفرماید:
در آیندهای نه چندان دور کوفه (نجف) از مؤمنین خالی میشود و علم و دانش ـ چنانکه مار به سوراخ خود میخزد ـ از آنجا ناپدید میشود. سپس علم و دانش در شهری که آن را قم میگویند، ظاهر میشود و آنجا مرکز علم و فضل میگردد، تا آنجا که ناآگاهی در دین باقی نمیماند. حتی زنان پردهنشین در خانهها! و اینها در نزدیکیهای ظهورقائم ما روی میدهد. پس خداوند قم و اهل آن را قائم مقام حجت قرار میدهد و اگر اینگونه نباشد، زمین اهلش را فروخواهد بود و در زمین حجتی باقی نخواهد ماند. و از قم علم به دیگر شهرهای جهان از شرق و غرب سرازیر میشود و حجت خدا بر مردم تمام میشود، بدانگونه که کسی باقی نمیماند که دین و دانش به آن نرسیده باشد و پس ازآن حضرت قائم(ع) ظهور میکند.
شرح حالی کوتاه از آن حضرت(ع)
در پایان شرح حالی بسیار کوتاه از ویژگیها و مشخصات حضرت امام جعفر صادق(ع) را با هم مرور میکنیم:
اسم مبارک آن حضرت(ع): جعفر
لقب: صادق
کنیه: ابوعبدالله
پدر: امام محمد باقر(ع)، (امام صادق(ع) ۳۱ سال با او زیست)
جدّ: امام سجاد(ع)، (۱۲ سال با جد بزرگوارش بود)
مادر: ام فروه (فاطمه)
تولد: روز جمعه ۱۷ ربیعالاول سال ۸۳ هجری قمری
مدت عمر: ۶۵ سال که طولانیترین عمر را در میان معصومین علیهمالسلام داشتهاند.
مدت امامت: ۳۴ سال
نقش انگشتر: ماشاءالله، لا قوة الا بالله، استغفرالله
مختصات: قد متوسط، سرخرو، بدن سفید، بینی کشیده، موهای مجعد مشکی و خال سیاهی بر گونه مبارک
شهادت: ۲۵ شوال سال ۱۴۸ هجری قمری
قاتل: منصور دوانیقی، دومین خلیفه سفاک و بداندیش عباسی
مرقد مطهر: قبرستان بقیع، کنار قبور منور پدرش امام باقر، جدش امام سجاد و عمویش امام حسن علیهمالسلام
در هشتم شوال سال ۱۳۴۴ نیز وهابیهای بیدین مرقد مطهرش را همراه با دیگر قبور ائمه بقیع(ع) ویران نمودند.
منابع:
۱٫ ائمتنا، ج ۱، علی الدخیل
۲٫ جلوههای اعجاز
۳٫ مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی
۴٫ روز شمار انقلاب
۵٫ هدایتگران نور، آیتاله مدرسی
۶٫ امام جعفر صادق(ع)، عبدالحلیم جندی
۷٫ سیره علمی اهلبیت(ع)، سید کاظم ارفع
۸٫ زندگانی حضرت معصومه و تاریخ قم، سید مهدی صحفی
۹٫ زندگانی تحلیلی پیشوایان ما، عادل ادیب
۱۰٫ امام جعفر صادق(ع)، عقیقی بخشایشی
منبع : سازمان تبلیغات اسلامی
امام صادق(ع) رئيس مذهب جعفري
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر