دهه کرامت دهه نور و روشنایی؛ دهه طلوع ستارههای هدایت و دهه درخشش چشمههای کرامت است.
دهه کرامت نویدبخش تجلی آفتاب رضوی و مهتاب فاطمی در خاندان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) است که با برافراشتن گنبدهای طلایی خود در سرزمین ارادتهای بیپایان به خاندان پیامبر(ص) حریم امنی شدند برای دلدادگان به مکتب وحی و با هدایتهای باطنی و سیر معنوی انسانها به سوی سرچشمه پاکیها، محور حرکتهای ناب اسلامی قرار گرفته و بذر موج بیداری افشاندند.
به شکرانه نعمت وجود این دو مولود الهی در این دهه، با آنان عهد ولایت میبندیم که تا آخرین نفس پشتیبان ولایت بوده و تا ظهور آخرین منجی دست توسل از دامن کرمشان برنداریم. انشاءالله.
فصل اول
حضرت علی بن موسی الرضا(ع)
حضرت امام رضا(ع)، در روز یازدهم ذیقعده سال ۱۴۸ ق در مدینه مشرفه متولد گردید(۱)
دوران کودکی در خانه عصمت و طهارت رشد کرد و علم و دانش فراگرفت وبه کمال رسید. حضرت رضا(ع) در سال ۱۸۳ ق پس از شهادت پدر بزرگوارش در حالیکه ۳۵ سال داشت، مسئولیت امامت ورهبری شیعیان را بر عهده گرفت. دوران امامت آن حضرت حدود ۲۰ سال طول کشید که ۱۷ سال در مدینه منوره و ۳ سال آخر را در خراسان سپری نمود. ۱۰ سال اول امامت را در عصر هارونالرشید میزیست. ۵ سال را در خلافت محمد امین به سر برد و ۵ سال آخر را نیز در زمان خلافت مأمون سپری نمود.
مسئله ولایتعهدی
علیرغم همه تلاشهایی که مأمون انجام داد تا خود را ارادتمند امام رضا(ع) جلوه دهد، پیشنهاد ولایتعهدی نقشه ماهرانهای جهت از میان برداشتن علویان و شیعیان بود. زیرا اگر امام(ع) وارد حکومت میشد و قبول میکرد بعد از مأمون خلیفه شود، علویها باید مبارزه را کنار میگذاشتند و سراغ کارهای سیاسی میرفتند. از طرفی قبول ولایتعهدی تأیید خلافت مأمون و خلفای قبلی بود که شیعیان معتقد بودند غاصبانه است و امام هم زیر نظر حکومت قرار میگرفت و ظلمهای حکومت به پای امام هم نوشته میشد و چهره مردمی امام محو میگردید.
علاوه بر اینها پایههای خلافت مأمون بواسطه حمایت ایرانیان از او که از دوستان اهل بیت(ع) بودند، مستحکم میگردید.
عکسالعمل امام(ع)
موضع امام رضا(ع) در مقابل مسأله پذیرش خلافت و ولایتعهدی، منفی بود. مأمون مگر نه اینکه برای رسیدن به حکومت برادرش را کشته بود، حال چگونه این حکومت را به امام رضا(ع) که مخالف خلفای غاصب بود، میسپرد. حضرت رضا(ع) نخست قبول خلافت را که از طرف مأمون پیشنهاد شده بود، رد کرد و مسأله ولایتعهدی را نیز پس از آنکه با تهدید مأمون روبرو شد، به شرطی پذیرفت که در هیچیک از کارهای حکومتی مداخله نکند.
آن حضرت در چنین شرایط حساسی به هدایت افکار و راهنمایی امت پرداخت با ارباب مذاهب و رهبران ادیان گوناگون مناظره میکرد، در بیان معارف و حقایق دین بیانات ارزشمندی ایراد مینمود که از لحاظ کثرت مانند بیانات امیرالمؤمنین(ع) است.
از برکات رهبریهای آن حضرت(ع) پاک نمودن احادیث از مجعولاتی بود که دستهای ناپاک، جعل و داخل اخبار اهلبیت(ع) نموده بود.
ورود امام رضا(ع) به خراسان
حضرت رضا(ع) در سال ۲۰۰ هجری به عنوان ولایتعهدی از مدینه به خراسان (مرو) آمد در طول مسیر به ویژه در ایران مردم گروهگروه به زیارت حضرتش میشتافتند و پروانهوار به دور شمع وجودش میگردیدند و با مسائل و احکام اصیل اسلامی آشنا میشدند.
بعد از ۳ سال از ولایتعهدی، مردم بیشتر، به حقانیت اهلبیت(ع) پی بردند، گرایش مردم به امام بیشتر میشد. مأمون توطئه بسیار پیچیده و حساب شده خود را شکست خورده مییافت. برای جبران این شکست به شیوه پدران ستمگرش بازگشت و در آخرین روز ماه صفر سال ۲۰۳ ق امام رضا(ع) را با انگور سمی به شهادت رساند.
گوشهای از ویژگیهای امام کرامت و مهربانی حضرت رضا(ع) که در کتابهای معتبر وارد شده است.
۱٫ شبها کم میخوابیدو بیشتر شب را به عبادت سپری میکرد.
۲٫ بسیاری از روزها را روزه داشت به ویژه روزهای اول و وسط و آخر هر ماه و میفرمود: کسی که این روزها را روزه گیرد مانند آن است که همه عمر روزه بوده.
۳٫ سجدههایش بسیار طولانی بود به گونهای که پس از نماز صبح در سجده به عبادت ادامه میداد تا آفتاب صبحگاهی بدمد.
۴٫ قرآن بسیار تلاوت میکرد و پاسخ او به هر پرسشی و همچنین تمثیلات او از قرآن بود.
۵٫ در تلاوت قرآن اگر به آیهای میرسد که در آن سخن از دوزخ و کیفر الهی بود، سخت میگریست و از آن به خدا پناه میبرد.
۶٫ به نماز اول وقت اهتمام داشت و در روزهایی که روزه داشت، نخست نماز میخواند، آنگاه افطار میکرد.
۷٫ چون ثلث آخر شب فرا میرسید از بستر برمیخاست در حالیکه ذکر بر لب داشت به محل وضو میرفت و مسواک میکرد و وضو میگرفت و به نماز میایستاد و هر شب علاوه بر نافله شب نماز جعفر طیار را نیز میخواند.
۸٫ هر سه روز یکبار ختم قرآن میکرد و میفرمود: اگر بخواهم در کمتر از سه روز میتوانم ختم قرآن کنم اما هنگام قرائت در آیات تفکر میکنم… (۲)
حضرت رضا(ع) در اوج زهد و تقوا و عبادت پروردگار، در مسئولیتهای علمی و اجتماعی نیز سرآمد بود. گوشهای از رفتارهای اخلاقی و اجتماعی آن حضرت عبارت است از:
۱٫ به دستگیری از نیازمندان به دور از چشم مردم اهتمام میورزید.
۲٫ با خدمتکارانش کنار سفره مینشست و غذا میخورد.
۳٫ هر گاه خدمتکاری مشغول غذا خوردن بود او را به خدمت فرا نمیخواند.
۴٫ رفع نیاز مؤمنان و گرهگشایی از کار آنان را سیره نیاکان خود میدانست و هیچ نیازمندی را تا حد امکان بیجواب نمیگذاشت.
۵٫ با اینکه میتوانست بر فرشهای نفیس بنشیند از روی تواضع بر حصیر مینشست.
۶٫ با گفتارش دل کسی را هرگز نمیرنجاند و سخن کسی را قطع نمیکرد.
۷٫ پای خود را هنگام نشستن در حضور دیگران دراز نمیکرد و حتی در حضور دیگران به دیوار تکیه نمیزد.
۸٫ هرگز دیده نشد آب دهان جایی بیندازد.
۹٫ میهمان را گرامی داشته او را به کار وانمیداشت.
۱۰٫ هنگام غذا خوردن نمیگذاشت کسی جلویش بلند شود.
۱۱٫ پیش از غذا دستهایش را میشست و خشک نمیکرد ولی پس از غذا که دستها را میشست با پارچهای خشک میکرد.
۱۲٫ آبرو و حیثیت مؤمنان و دوستانش برای او بسیار محترم بود.
۱۳٫ هنگام خندیدن تبسم میکرد و قهقهه نمیزد.
۱۴٫ حتی به جنازه اهل ایمان احترام میگذاشت.
۱۵٫ هنگامی که سفره را میگستراندند و غذا را میچیدند، از بهترین غذاها برای نیازمندان جدا میکرد و برای آنها میفرستاد.
۱۶٫ از اسراف به شدت پرهیز داشت.
۱۷٫ بوی خوش از آن حضرت استشمام میشد.
۱۸٫ از تظاهر به زهد پرهیز داشت، در نهان بر خود سخت میگرفت ولی در برابر مردم ظاهر و لباسی خوش داشت…(۳)
فصل دوم
حضرت فاطمه کبری بنت موسی(ع)
حضرت امام موسی کاظم(ع) چهار دختر به نام فاطمه داشت:
۱٫ فاطمه کبری
۲٫ فاطمه وسطی
۳٫ فاطمه صغری
۴٫ فاطمه اخری(۴)
فاطمه کبری، همان حضرت معصومه(س) است که مرقد مطهرش در قم میباشد. حضرت معصومه(س) در اول ذیقعده سال ۱۸۳ ق (و طبق برخی منابع سال ۱۷۳) در مدینه منوره متولد گردید.
انگیزه هجرت
عمده مورخین علت هجرت حضرت معصومه(س) را به ایران عشق و علاقه آن حضرت به امام رضا(ع) و شوق دیدار برادرش ذکر کردهاند.
بعضی علت هجرت را درخواست مأمون برای ازدواج با آن حضرت ذکر کردهاند که مأمون به منظور تحکیم دوستی و جلوگیری از قیام بنیهاشم علیه بنیعباس، تلاش کرد تا با انجام ازدواج سیاسی حضرت معصومه(س) را به همسری خود برگزیند و لذا از امام رضا(ع) با اصرار درخواست کرد تا حضرت فاطمه(س) را برای این منظور به خراسان دعوت کند.(۵) (که این نظر را برخی با دلایل رد میکنند)
برخی منابع نیز منشأ هجرت حضرت معصومه(س) به ایران را نامهای میدانند که حضرت رضا(ع) برای آن حضرت مرقوم فرمود و آن را توسط یکی از غلامانش به مدینه ارسال نمود. حضرت معصومه(س) به مجرد دریافت نامه برادر و امام زمانش و اطلاع از مضمون آن اماده سفر طولانی از مدینه به مرو (خراسان) شد و با کاروانی که از مدینه به سمت مرو در حرکت بود، هجرت خود را آغاز کرد.(۶)
همراهان حضرت معصومه(س)
گزارش همراهان حضرت معصومه(س) در این سفر متفاوت ذکر شده است.
برخی منابع مینویسند: حضرت معصومه(س) به همراه برادرش هارون بن موسی(ع) و بیست و دو نفر از علویان به این مسافرت مبادرت کردند و چون به ساوه رسیدند مأموران به دستور مأمون به کاروان حمله کردند و علویان را مجروح و پراکنده ساختند(۷)
شیخ مفید در ارشاد معتقد است، حضرت معصومه(س) به طور ناشناس و به همراه کاروانی که عازم مرو بود به این مسافرت مبادرت کرد(۸)
علامه مجلسی در رابطه با همراهان حضرت معصومه(س) تنها به حضور خادم آن حضرت(س) اشاره میکند.(۹)
ورود به قم
حضرت معصومه(س) پس از ورود به ساوه بیمار گردید. پرسید از اینجا تا قم چقدر فاصله است؟ عرض کردند: ده فرسنگ فاصله است. آن حضرت(س) فرمود: تا او را از ساوه به جانب قم حرکت دهند.(۱۰)
هنگامی که خبر مسرتبخش ورود حضرت معصومه(س) به گوش اهالی قم رسید، بزرگان و مردم قم به استقبال شتافتند و خواستار اقامت آن حضرت(س) در قم شدند. در میان آن جماعت موسی بن خزرج سعد اشعری که از بزرگان قم بود، مهار ناقه آن حضرت(س) را گرفت و به جانب شهر آمد و حضرت معصومه(س) را در سرای خود جای داد(۱۱) حدوداً در روز ۲۳ ربیعالاول سال ۲۰۱ هجری قمری حضرت(س) وارد شهر مقدس قم شدند.
وفات حضرت معصومه(س)
حضرت معصومه(س) به مدت ۱۷ روز در قم اقامت داشت و پس از آن دعوت حق را لبیک گفت.(۱۲)
خانهای که حضرت معصومه(س) در آن اقامت داشت و به عبادت و راز و نیاز با پروردگار متعال در آن سپری میکرد، در وسط شهر قم واقع شده است و به نام بیتالنور میباشد.
چون آن بزرگوار(س) درگذشت مردم قم به سوگ نشستند و بدن شریفش را پس از غسل و کفن با تجلیل و شکوه فراوان تا مقبره با بلان که اکنون مرقد شریفش آنجاست، تشییع نمودند و در سردابی که برای مدفن آن حضرت(س) آماده کرده بودند، دفن نمودند.
زیارت حضرت معصومه(س)
حضرت معصومه(س) از جمله زنان نادری است که در فضیلت زیارت او معصومین علیهمالسلام سخن گفته و شیعیان را به آن بانوی دو سرا توجه دادهاند.
امام صادق(ع) میفرماید:
«و ان لنا حرماً و هو بلدة قم، ستدفن فیها إمرأة من اولادی تسّمی فاطمه، فمن زارها و جبت له الجنة؛ شهر قم حرم ماست و در آن زنی از فرزندان من به نام فاطمه مدفون میشود، پس هر کس او را زیارت کند، بهشت بر او واجب میشود»(۱۳)
حضرت رضا(ع) نیز در اهمیت زیارت حضرت معصومه(س) میفرماید:
«من زارها عارفاً بحقها فله الجنة؛ هر کس آن بانو را زیارت کند در حالیکه معرفت به حقش داشته باشد، سزاوار بهشت است»(۱۴)
امام جواد(ع) نیز در بیان اهمیت زیارت عمهاش حضرت معصومه(س) میفرماید:
«من زار قبر عمتی بقم و جبت له الجنة؛ آن کس که عمهام را در شهر قم زیارت کند، بهشت بر او واجب میشود»(۱۵)
شفاعت حضرت معصومه(س)
از معارف ناب اسلامی مسأله شفاعت است که در مکتب تشیع به زیبایی تجلی یافته است. شفاعت، دستگیری مقربان درگاه الهی از ضعفا است و حضرت فاطمه معصومه به معنای واقعی کلمه تالی تلو معصوم است و دارای مقامی بس رفیع میباشد که معصومین(ع) با کلمات خود شیعیان و عاشقان اسلام ناب را به این کانون معنویت و سرچشمه فیض الهی رهنمون میسازند تا از این طریق به خدا نزدیک گردیده و به اصلاح و خودسازی خود بپردازند.
امام صادق(ع) میفرماید:
«الا ان قم حرمی و حرم ولدی من بعدی … تقبض فیها امرأة هی ولدی و اسمها فاطمه بنت موسی، یدخل بشفاعتها شیعتی الجنة باجمعهم؛ بدانید قم حرم من و حرم فرزندن پس از من است. زنی از فرزندان من در این شهر از دنیا میرود که نام او فاطمه دختر موسی(ع) است. تمام شیعیان به شفاعت او داخل بهشت میشوند(۱۶)
حدیث حضرت معصومه(س)
علامه امینی(ره) میفرماید: فاطمه کبری دختر امام موسی کاظم(ع) از بانوان دانشمند و راوی حدیث است که دانشمندان شیعه و سنی احادیث او را مورد توجه قرار داده و در کتابهای خود آوردهاند.(۱۷)
برخی روایات نقل شده از حضرت معصومه(س):
-حضرت زهرا سلام الله علیها در برابر غاصبین خلافت علی(ع) فرمود:
«أنسیتم قول رسول الله(ص) یوم غدیر خم [من کنت مولاه فعلی مولاه] و قوله(ص) [انت منی بمنزلة هارون من موسی(ع)] ؛ آیا فراموش کردید سخن رسول خدا(ص) در روز عید غدیر خم را که فرمود: [هر کس که من مولا و رهبر او هستم، پس علی مولا و رهبر اوست] و نیز به علی(ع) فرمود[نسبت تو به من همانند نسبت هارون به موسی است]» (۱۸).
-رسول خدا(ص) فرمود:
«الا من مات علی حب آل محمد مات شهیدا»؛ آگاه باشید کسی که با حب آل محمد(ص) از دنیا رفت، شهید از دنیا رفته است(۱۹)
-حضرت معصومه(س) وقتی که در ساوه بیمار شد، فرمود:
مرا به قم ببرید، زیرا از پدرم شنیدم که فرمود: «قم مرکز شیعیان ما میباشد»(۲۰)
فصل سوم
الگوی حجاب و عفاف
روز میلاد باسعادت و پرخیر و برکت حضرت معصومه(س) بر اساس تصویب شورای فرهنگ عمومی کشور، به نام روز ملی دختر نامیده شده است. لذا به آشنایی با برترین الگوهای دختران مسلمان و بیان برجستهترین شاخصه دختر مسلمان که همان «حیاء و عفاف» است با استفاده از منابع و بیانات پیشوایان دین میپردازیم.
الف) قرآن کریم:
- به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را از نامحرمان فرو گیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را جز آن مقدار که ظاهر است، آشکار ننمایند اطراف روسریهای خود را بر سینه خود بیندازند تا گردن و سینهشان با آن پوشانده شود و زینت خود را آشکار نسازند، مگر برای شوهرانشان(۲۱)
- ای پیامبر به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو روپوشهایشان را به خود بپیچند (خود را با روسریهای بلند بپوشانند)(۲۲)
ب) سخنان معصومین(س)
پیامبر اکرم(ص):
هر زنی که به خداوند و روز قیامت ایمان دارد، زینتش را برای غیر شوهرش آشکار نمیسازد و موی سر و مچ خود را نمایان نمیکند و هر زنی که این کارها را برای غیر شوهرش انجام دهد، دین خود را فاسد کرده و خداوند را نسبت به خود خشمگین نموده است.(۲۳)
- پیامبر اکرم(ص) از اصحاب پرسیدند: زن چه وقت به خدا نزدیکتر است؟
وقتی سؤال را از حضرت زهرا(س) پرسیدند، جواب داد:
وقتی که سخت مراقب حجاب و عفت خود باشد(۲۴)
ج) کلام امام و رهبری
حضرت امام خمینی(قدس سره الشریف):
- اگر روزی باید روز زن باشد، چه روزی والاتر و افتخارآمیزتر از روز ولادت باسعادت فاطمه زهرا(س) است. زنی که افتخار خاندان وحی و چون خورشیدی بر تارک اسلام عزیز میدرخشد.
- از جنایتهای بزرگی که به ملت ما شد، بانوان ما را ملعبه کردند … زن هم باید از فساد اجتناب کند، زنها نباید ملعبه جوانهای هرزه شوند، زنها نباید مقام خودشان را منحط کنند …
- آنهایی که قصد دارند زنان را ملعبه مردان و ملعبه جوانان فاسد قرار بدهند، جنایتکارهستند، زنها نباید فریب بخورند، زنها گمان نکنند این مقام زن است که بزک کرده با سر باز و لخت بیرون برود … زن آدمساز است، زن مربی انسان است.
حضرت آیتالله العظمی خامنهای (مدظلهالعالی):
- شخصیت جامع الاطراف فاطمه زهرا(س)… الگوست. الگوی زن مسلمان این است، زن مسلمان باید در راه فرزانگی و علم تلاش کند و در راه خودسازی معنوی و اخلاقی تلاش کند.
- اسلام، فاطمه ـ آن عنصر برجسته و ممتاز ملکوتی ـ را به عنوان نمونه و اسوه زن مسلمان معرفی میکند.
- حجاب ارزشی است منطبق با طبیعت انسان، برهنگی و حرکت به سمت اختلاط هر چه بیشتر دو جنس با یکدیگر … یک حرکت خلاف طبیعی و خلاف خواست انسانی است.
- عفت زن مایه احترام و شخصیت اوست.
منابع:
۱٫ منتهی الآمال، ج ۲، ص ۲۵۶٫
۲٫ سفر به بهشت، ص ۱۹٫
۳٫ سفر به بهشت، ص ۲۰٫
۴٫ بحار، ج ۴۸، ص ۳۱۷٫
۵٫ گنجینه آثار قم، ج ۲، ص ۳۸۴ به نقل از انوار المشعشعین.
۶٫ کریمه اهلبیت(ع)، ص ۱۰۳٫
۷٫ مهاجران موسوی، ص ۵۳۳ و ۵۶۲٫
۸٫ ارشاد مفید، ج ۲، ص ۲۴۶٫
۹٫ بحار، ج ۴۸، ص ۲۹۰٫
۱۰٫ بحار، ج ۴۸، ص ۲۹۰٫
۱۱٫ تاریخ قم، ص ۸۸ و ۲۱۸٫
۱۲٫ منتهی الآمال، ج ۲، ص ۲۷۳٫
۱۳٫ بحار، ج ۶۰، ص ۲۱۶٫
۱۴٫ عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۶۷٫
۱۵٫ سفینة البحار، ج ۲، ص ۳۷۶٫
۱۶٫ سفینة البحار، ج ۲، ص ۳۷۶٫
۱۷٫ الغدیر، ج ۱، ص ۱۹۶٫
۱۸٫ الغدیر، ج ۱، ص ۱۹۷٫
۱۹٫ اللؤلؤ الثمینه، ص ۲۱۷٫
۲۰٫ حضرت معصومه(س) فاطمه دوم، ص ۱۷۳٫
۲۱٫ سوره نور، آیه ۳۱٫
۲۲٫ سوره احزاب، آیه ۵۹٫
۲۳٫ بهشت جوانان، ص ۲۲۰٫
۲۴٫ ازدواج در اسلام، ص ۱۰۵٫
منبع : سازمان تبلیغات اسلامی
چشمههاي کرامت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر