لغت مدیر و مدیریت ، گرچه ریشه عربی دارد ولی در منابع اسلامی بیشتر با واژه هایی مانند اداره کننده ، رهبر و متصدی امور، امامت، ولایت ، امارت ، ریاست ، سیاست به کار برده می شود.
تعریف مدیریت از نظر استاد مطهری : « مدیریت انسان ها و رهبری آنها عبارت است از فن بهتر بسیج کردن و بهتر سامان دادن و بهتر سازمان دادن و بهتر کنترل کردن نیروهای انسانی و به کار بردن آنها» (مرتضی مطهری ، امامت و رهبری ، نشر صدرا ، تهران ، ۱۳۶۵، ص ۲۳۵)
جایگاه و اهمیت مدیریت
اگر سازمان را مانند بدن انسان فرض کنیم، مدیر به منزله مغز انسان است .
هدف اساسی مکتب اسلام ، تربیت جامعه و حرکت آن به سوی الله است ، ایجاد رفاه و بهبود وضع اقتصادی و توسعه فرهنگ و فن آوری جامعه و نظایر این ها ، اهدافی مقدس و زمینه ای برای هدف اصلی است و آن تربیت انسان ها و هدایت آنها به بندگی خداوند و کمالات معنوی است. این هدف بلند، جز در سایه مدیریت کارآمد دینی دست یافتنی نیست.
مدیریت در اسلام نه تمایلات شخصی فرد یا افراد است و نه خواسته و تمایلات بی حساب مردم، بلکه حفظ و تأمین مصالح و نیازهای واقعی جامعه است که خلاصه می شود در اجرای اعدالت براساس قوانین و ضوابط اسلامی و تربیت و ساختن انسان برای سیر و حرکت به سوی الله و قهراً در چنین جامعه ای مدیریت وسیله است و نه هدف ، مسئولیت است نه حقی که از آن بهره گیری و سوء استفاده شود.
حضرت علی (ع) بعد از جنگ جمل در نامه ای خطاب به اشعث بن قیس ، نوشتند: « همانا مدیریت و فرمانداری برای تو وسیله آب و نان نیست، بلکه امانتی در گردن توست؛ باید از فرمانده و امام خود اطاعت کنی ،تو حق نداری نسبت به مردم استبداد ورزی و بدون دستور به کار مهمی اقدام نمایی» (نهج البلاغه ، ترجمه محمد دشتی ، نامه ۵، ص ۴۸۴)
در نامه دیگری که به برخی از کارگزاران خود در این باره نوشت چنین آورده است: « هرکس کار امانت (مسئولیت) را سبک بشمارد و در آن خیانت روا دارد و جان و دین خود را از خیانت ، پاک ننماید ، درهای خواری را در دنیا به روی خود گشوده و در قیامت ،خوارتر و رسواتر خواهد بود. در ادامه می فرمایند:«و به یقین ،خیانت بر امت، بزرگترین خیانت است و فریبکاری پیشوایان ، زشت ترین فریبکاری هاست» (نهج البلاغه ، نامه ۲۶، ص ۵۰۸)
مدیر باید بداند ، مسئولیت سنگینی بر عهده گرفته و در جایگاه خطرناکی نشسته است . در نتیجه باید با حساسیت خاصی به وظایف خود عمل کند و ریاست را جز برای برپایی حق نخواهد، چنانکه حضرت علی (ع) می فرمایند: « به خدا سوگند، برای من این کفش (کهنه ) از ریاست بر شما محبوبتر است ؛ مگر اینکه حقی از شما را اداء یا از باطلی جلوگیری کنم و اگر خداوند از علما پیمان نگرفته بود که در برابر ظلم ستمگران و گرسنگی مظلومان سکوت نکنند مهار شتر خلافت را بر کوهان آن می انداختم » (نهج البلاغه ، خطبه ۳، ص ۴۸)
بنابراین یک مدیر باید تنها برای برپایی حق ، ریاست را قبول کند نه برای مقام.
ابزار مدیریت
اهمیت ابزار در جهت پیشبرد کارها به جهت نزدیک شدن به هدف ، همیشه مورد توجه قرار گرفته است و هر کاری وسیله ای مخصوص و متناسب به آن کار را می طلبد.
آن کس که در مقام هدایت و ارشاد و تعلیم و تربیت می نشیند، ابزاری متناسب با هدف خویش انتخاب می کند و با آن ابزار به پرورش استعدادها و هدایت انسان ها می پردازد.
مدیری که ابزار لازم مدیریت را نداشته باشد به مرغ بی بالی ماند که هرگز قادر به پریدن نیست.
چند نمونه از ابزارهای مدیریت:
سعه صدر؛کسی که ظرفیت لازم در برخورد با مسائل گوناگون داشته باشد از جمله این که در برخورد با موقعیت و مقام ، خود را نبازد، هنگام هجوم مشکلات در مسیر مسئولیت ، توان و گنجایش پذیرش سختی ها و رنج ها را داشته باشد، قدرت عصیان علیه باطل و توان تسلیم در برابر حق را داشته باشد.
حضرت علی (ع) می فرمایند: « ابزار مدیریت ، شرح صدر و گشایش سینه است» (نهج البلاغه ، حکمت ۱۷۶، ص ۶۶۷)
نیروی انسانی ؛طرح و اندیشه مدیریت از طریق همکاران انجام می شود و در واقع کلیه افرادی که مشغول کار هستند وسیله و عاملی برای مدیر می باشند.
علم و آگاهی و نیروی جسمانی ؛خداوند در سوره بقره ، آیه ۲۴۷می فرمایند: «خداوند او (طالوت) را بر شما برگزید و در دانش و جسم ، او را فزونی بخشید.
ویژگی های مدیر اسلامی
اخلاق مدیریت؛
موضوع اخلاق مدیریت عبارت است از نفس انسان مدیر از آن جهت که اداره امور جمعی از افراد را عهده دار است. پیامبران و امامان نیز که برجسته ترین حاکمان جامعه بشری هستند از جمله مهم ترین صفات بایسته آنها مقام معنوی و اخلاقی ایشان است .
در اصول کافی آمده : « به راستی که خداوند عزوجل پیامبر خود را تربیت نمود و هنگامی که ادب او به حد کمال رسید فرمود: به راستی تو بر خلقی عظیم آراسته ای (سوره قلم ، آیه ۴) آنگاه امر به دین و امت (حکومت) را به او واگذار کرد تا سیاست بندگانش را عهده دار گردد» (درس هایی از اخلاق مدیریت ، ص ۲۴و ۲۹و ۵۴)
صفات یک مدیر شایسته ؛
ایمان به مبدا و معاد
- خود را بنده خداوند بداند؛ حضرت علی (ع) می فرمایند:« من عبدالله علی امیرالمومنین الی …. » (نامه های ۳۸، ۵۰،۵۱ ،۶۰ ،۶۳ ،۷۵) بنابراین ، باید همه مدیران پیوسته به یاد داشته باشند، که جز بنده ای ناچیز نیستند تا منصب و مقام ، آنان را از صورت بندگی خارج نسازد .
- مسئولیت را امانت الهی بداند؛ حضرت علی (ع) در نامه ای خطاب به اشعث بن قیس نوشتند:«همانا کاری که به عهده توست، طعمه نیست ، بلکه امانتی است بر گردنت»(نامه ۵، ص ۴۸۴)
- ذکر و یاد عظمت پروردگار؛ امام علی (ع) در اوایل عهدنامه مالک اشتر چنین می نویسند: « و در آن هنگام که با توجه به مقام بالای خود ، هیبت و تکبری در خود احساس کردی ، (فوراً) به یاد بیاور عظمت ملک خداوندی را که فوق توست و بنگر و متوجه باش قدرتی را که او بر تو دارد و تو بر خود، آن قدرت را نداری . این توجه و نگرش است که سرکشی و تمرد را از تو می گیرد و تندی تو را فرو می نشاند و آن عقل زایل شده را باز می گرداند.(نامه ۵۳، ص ۵۶۸)
- یاد مرگ و قیامت؛ حضرت علی (ع) می فرمایند: « از مرگ و نزدیک بودن آن بترسید و آمادگی لازم را برای مرگ فراهم کنید که مرگ مشکلی سنگین به همراه خواهد آورد و یا خیری که پس از آن شری وجود خواهد داشت و یا شری که هرگز نیکی با آن نخواهد بود. شما همه شکار آماده به مرگ می باشید، اگر توقف کنید شما را می گیرد و اگر فرار کنید به شما می رسد».(نامه ۲۷، ص ۵۱۰)
بنابراین ، اگر یک مدیر از خدا بترسد و به یاد مرگ باشد و بداند در برابر اعمالی که انجام می دهد مسئول است و باید در قیامت ، پاسخگو باشد، تمام تلاش خود را برای درست و بهتر انجام دادن وظایفش به کار می برد تا در صحرای محشر، روسیاه نباشد.
- تعهد با انجام وظیفه و تکلیف الهی ؛ حضرت علی (ع) به محمدبن ابی بکر فرمودند: « نماز را در وقت خودش به جای آر، نه اینکه در بیکاری زودتر از وقتش بخوانی و به هنگام درگیری و کار، آن را به تاخیر بیندازی و بدان که تمام کردار خوبت در گرو نمازت است.
- تقوا و خود کنترلی ؛ حضرت علی (ع) می فرمایند: « به خدا سوگند، عقیل برادرم را دیدم که به شدت فقیر شده بود و از من می خواست که از گندم های شما به او ببخشم . کودکانش را دیدم که از گرسنگی ، موهایشان ژولیده و رنگشان بر اثر فقر دگرگون گشته ؛ گویا صورتشان با نیل رنگ شده بود. عقیل باز هم اصرار کرد و چند بار خواسته خود را تکرار نمود. من به او گوش فرادادم ، خیال کرد من دینم را به او می فروشم و به دلخواه او قدم بر می دارم و از راه و رسم خویش دست می کشم ! اما من برای بیداری و هشیاری او ، آهنی را در آتش گداختم ؛ سپس آن را به بدنش نزدیک ساختم تا با حرارت آن عبرت گیرد. ناله ای همچون بیمارانی که از شدت درد می نالند ، سر داد و چیزی نمانده بود که از حرارت آن بسوزد. به او گفتم : همان ای عقیل! زنان سوگمند در سوگ تو بگریند ! از آهن تفتیده ای که انسانی از سر بازیچه آن را سرخ کرده می نالی ؛ اما مرا به سوی آتشی می کشانی که خداوند جبار با شعله خشم و غضبش آن را برافروخته است؛ تو از این رنج می نالی ، چگونه من از آتش سوزان نالان نشوم؟» (خطبه ۲۲۴، ص ۴۶۱)
کمالات اخلاقی (کمالات نفسانی ، رفتاری، زبانی )
کمالات نفسانی
شامل: سعه صدر: (فرو بردن خشم؛ تدبر در برخورد با اطلاعات و اخبار)
۱- بازگو نکردن تمام شنیده ها
۲- دروغ نپنداشتن هر خبری، نپذیرفتن سریع گفته ها
۳- چشم پوشی های به جا و بزرگوارانه
۴- پذیرش سخن حق و انتقاد پذیری
۵- دلسرد نشدن از عدم قدردانی مردم
اعتماد به نفس ، تواضع و فروتنی ، استقامت و صبر و تحمل در سختی ، آرامش و وقار ، تعدیل حسن ظن و سوء ظن، پرهیز از غرور و خود بزرگ بینی ، عدم علاقه به ستایش شدن، صلاحیت علمی داشتن ، پند پذیری از تاریخ گذشتگان.
کمالات رفتاری
شامل :مسئولیت پذیری، خستگی ناپذیری ، معتدل بودن در کارها، بکارگیری همه توان، پرهیز از امتیاز طلبی ، دوری از ظاهر سازی، جلوگیری از اسراف و تبذیر، رعایت انضباط در کارها.
کمالات زبانی
شامل : هماهنگی گفتار با کردار، پرهیز از سخن لغو، پرهیز از شوخی ، پرهیز از ناسزاگویی.
وظایف سازمانی مدیر
۱-برنامه ریزی :
- تعیین هدف که بزرگ و عالی باشد، واضح و مشخص باشد، قابل دسترسی باشد
– پیش بینی جوانب مسائل در برنامه ریزی (استفاده از تجربیات ، استفاده از نظر کارشناسان )
۲-تصمیم گیری:
- جمع آوری اطلاعات که صحیح و دقیق ، به موقع و به هنگام ، جامع، مختصر ، گویا و سازمان یافته و مرتبط با موضوع باشد.
-مشورت :
حضرت علی (ع) می فرمایند: « هیچ خردمندی از مشورت بی نیاز نیست» (عبدالواحد آمدی ، پیشین ، انتشارات دفتر تبلیغات قم ، ۱۳۶۶، ح ۱۰۰۵۹، ص۴۴۱) و خداوند در سوره آل عمران آیه ۱۵۹، به پیامبر گرامی اسلام می فرمایند: با آنان در امر (حکومت ) مشورت کن .
-استفاده از تجربیات:
حضرت علی (ع) می فرمایند: « ثمره تجربه انتخاب نیکو است»(عبدالواحد آمدی ،پیشین ، ح ۱۰۱۵۷)
-قاطعیت در تصمیم گیری:
حضرت علی (ع) فرمودند: « علم خود را به جهل و یقین خویش را به شک تبدیل نکنید ، وقتی که دانستید ، عمل کنید و زمانی که یقین پیدا کردید، اقدام نمایید.
-آینده نگری و عاقبت اندیشی:
حضرت علی (ع) می فرمایند: « آن گاه که در مورد کاری تصمیم گرفتی از عواقب نامطلوب آن اجتناب کن » (عبدالواحد آمدی ،پیشین ، ح ۱۰۹۲۶، ص ۴۷۶) و در جای دیگر فرمودند: « کسی که در پیامدهای کار بنگرد، از گرفتاری ها در امان ماند» (عبدالواحد آمدی ، پیشین ، ح ۱۰۹۱۵)
-پرهیز از شتابزدگی:
حضرت علی(ع)می فرمایند:« در هیچ کاری شتاب نکنید، تا آن را تبیین و بررسی کنید»(محمد دشتی ، پیشین ، خطبه ۱۷۳، ص ۳۲۸)
ضررهای شتابزدگی :
- به نتیجه مطلوب نرسیدن ؛ انسان عجول و شتابزده به نتیجه (مطلوب ) نمی رسد .
- دچار خطا و لغزش شدن؛ از شتابزدگی بپرهیز که شتابزدگی با لغزش همراه است ،
- دچار پشیمانی شدن؛ از شتابزدگی بپرهیزید که همانا نتیجه آن ، پشیمانی است ،
- گرفتار اندوه شدن ؛ عجله ، قبل از توانایی و امکان ، باعث غصه و اندوه می شود ، شتاب کردن قبل از به وجود آمدن امکان و درنگ کردن بعد از به دست آمدن فرصت ، نشانه بی خردی است .
-توکل:
توکل باعث از بین رفتن دغدغه ها و اضطراب ها می شود و راه را برای تصمیم گیری مطمئن و اصولی هموار می نماید. مایه ایجاد آرامش روحی و روانی در انسان می شود. باعث گشوده شدن درهای رحمت الهی به روی انسان و رسیدن امدادهای غیبی است.
-در نظر گرفتن منافع عموم در تصمیم گیری ها:
حضرت علی (ع) در عهدنامه مالک اشتر می فرمایند: « باید بهترین امور در نزد تو ، متوسط ترین آنها در حق و فراگیر ترین آنها در عدالت و جامع ترین آنها به رضایت مردم باشد؛ زیرا غضب عموم ، رضایت خواص را از بین می برد و خشم خواهی را خشنودی عامه مردم بی اثر می کند».(نامه ۵۳ ، ص ۵۶۸)
۳-تقسیم کار و فواید آن
از توصیه های حضرت علی (ع) به فرزند بزرگوار خود ، امام حسن (ع) : «برای هریک از کارکنان خود، کاری را تعیین کن ، تا او را نسبت به همان ، مواخذه کنی» ( نامه ۳۱، ص ۵۳۶)
تقسیم کار، علاوه بر سهولت در کار ، موجب افزایش بهره وری ، تسریع در کار نیز می شود.
تقسیم کار باید بر چند پایه مهم:
شایسته سالاری افراد ، توانایی انجام کار در شخص، تعهد و تخصص، علاقه و انگیزه برای انجام ، پرهیز از مدیران حکومت های فاسد گذشته ، پرهیز از شتابزدگی در تعویض کارگزاران دوره های قبل، صورت می گیرد.
۴-کنترل و نظارت
حضرت علی (ع) در فرازی از عهدنامه مالک اشتر می فرمایند: « باید زحمات و تلاش هر کدام از آنها را به دقت بدانی و هرگز زحمت و تلاش یکی از آنان را به دیگری نسبت ندهی و ارزش خدمت او را کمتر از آنچه هست به حساب نیاوری ». (محمد دشتی ، ص ۵۷۴) برای کنترل عملکرد از طرق مختلف از جمله راه های زیر توصیه شده است.
- بازرسی ؛ «با فرستادن مأموران مخفی راستگو و با وفا عملکرد کارگزارانت را زیر نظر بگیر»(محمد دشتی ، ص ۵۷۸)
بازرسی به صور بازرسی علنی ، بازرسی مخفی انجام می گیرد. بازرس مخفی باید دارای ویژگی هایی مانند (حق گو ، امانتدار، دیندار و عفیف، صادق و وفادار) باشد .
- ارزشیابی شایستگی کارکنان
۵-تشویق و تنبیه
که در قرآن با عناوین « بشارت » و « انذار » نامبرده شده است .حضرت علی (ع) یکی از طرق تشویق را چنین بیان می کنند: « با پاداش دادن به نیکوکار، خطاکار را تنبیه کن و «میدان امید سران سپاهت را توسعه بخش و پی در پی آنها را تشویق کن و کارهای مهمی را که انجام داده اند برشمار؛ زیرا یادآوری کارهای نیک آنها را به کوشش و حرکت بیشتر بر انگیزد و به انجام کارهای مانده ترغیب کند» (نامه ۵۳، ص ۵۷۴)
نکات قابل توجه در تبیه و تشویق :
یاد خدا در تما لحظه ها ، کلی نبودن تشویق و تنبیه ، متناسب با عمل باشد، بین تشویق و تنبیه تعادل وجود داشته باشد، با روش مناسب صورت گیرد، قائل نشدن هیچ گونه رانت و امتیاز ویژه .
روابط انسانی
- روابط انسانی با کارکنان ؛توجه به رعایت عدالت و ضابطه ، ایجاد وحدت و رفع اختلاف، ایجاد هماهنگی بین امور ، ایجاد معنویت در محیط کار، ایجاد محیط سالم در سازمان (بهداشت محیط، سلامت اخلاقی و رفتاری با جلوگیری از غیبت ، چاپلوسی ، لقب های ناشایست، دشنام و بدزبانی و ایجاد محیط دوستانه ، ایجاد انگیزه در کارکنان و تأمین مطلوب نیازهای معیشتی ) صورت گیرد.
- روابط انسانی با ارباب رجوع ؛دفاع از حقوق ملت ، شباهت با محرومین در زندگی ، خوشرفتاری و مدارا که باعث آسان شدن دشواری ها ، موفقیت در کارها، کند کردن تندی مخالفت می شود ، عفو و گذشت ، برآوردن نیاز مردم و…
آسیب شناسی مدیریت جامعه
پیامبر اکرم (ص) فرمودند: « اگر دو دسته از امت من صالح باشند ، امتم نیز صالح می شود و اگر آن دو فاسد شوند، امتم نیز فاسد می گردد. کسی پرسید آنها چه کسانید؟ حضرت فرمود : فقیهان و مدیران و زمامداران جامعه »(امالی ، شیخ صدوق ، ص ۸۱)
مدیران جامعه می توانند با سیاستگذاری های نادرست و برنامه ریزی های غلط مردم را نه تنها از مسیر رشد و تعالی بازداشته بلکه موجبات انحراف جامعه و نابودی استعدادها و توانمندی های آنان را فراهم ساخته وآسیب جدی بر پیکر اجتماع وارد سازند.
نمونه هایی از خطرات و آسیب های مختلف که مدیران را تهدید می کند:
قدرت طلبی – استبداد و خودکامگی – مداهنه و سازش کاری – دروغگویی و فریبکاری – ایجاد اختناق ، بی انصافی و بی اعتنایی به حقوق مردم- عدم رعایت شایسته سالاری
۱- قدرت طلبی : قدرت طلبی و برتری جویی موجب تباهی و هلاکت انسان می شود. امیرمومنان علی (ع) در عهدنامه مالک اشتر عوارض قدرت طلبی را سه چیز معرفی کرده است: «۱- طماح یعنی سرکشی ۲- غرب یعنی خشنونت و تندی ۳- عزب عقل یعنی خودگریزی » (نهج البلاغه ،خطبه ۵۳)
امام علی (ع) در ضمن همین بیان چاره و درمان قدرت طلبی و برتری جویی را توجه به قدرت و عظمت خداوند و حکومت مقتدرانه او بر انسان و جهان هستی می داند.(نهج البلاغه ، خطیه ۵۳)
۲- استبداد و خودکامگی ؛ امام علی (ع) درباره خطر استبداد و خودکامگی می فرماید: «من استبد برایه هلک » (نهج البلاغه ، حکمت ۱۶۱)
قرآن کریم متکبرین و گردنگشان را از لطف و هدایت الهی محروم دانسته و عاقبت چنین انسان هایی را فرو افتادن در آتش دوزخ می داند.
پیامبر اکرم (ص) در مورد حشر متکبرین در روز قیامت فرموده است : « گردن فرازان و متکبرین در روز قیامت به صورت مورچه ای محشور می شوند و مردم آنها را به سبب خواری که نزد خدای تعالی دارند ، پایمال می کنند.» (احیاء علوم الدین ، غزالی ، ج ۳، ص ۳۳۸)
حضرت علی (ع) در عهدنامه مالک اشتر خطاب به او می فرماید: « مالکا، حکمت خداوندی در خلقت کائنات این است که گردن هر گردنکشی را فرود آورد و قامت هر کتکبری را خم سازد . هم اکنون برگرد و سرگذشت بشر را در پشت خود تماشا کن . هزاران فرعون ، قیصرها ، کسراها، اسکندرها ، عاد و ثمودها خواهی دید که خداوند انسان را پس از روزگاری محدود از زدگی متکبرانه و ددمنشانه ، چنان در برابر بادهای تند حوادث به زانو در آورد که به صورت ناتوان ترین موجودات ، در خاموشی و سکون ابدی فرو رفتند. این عاشقان به لرزه انداختن مردم ! این لب تشنگان قدرت و سجده و احترام و لرزیدن مردم در مقابل شان ، چه زهری را که در جان آنان می ریزند و چه آتش ها در خرمن مغز و روان آنان شعله ور می سازند. » (محمدتقی جعفری ، حکمت اصول سیاسی اسلام ، ص ۲۰۳و۲۰۲)
۳- مداهنه و سازش کاری؛ مداهنه به معنای سازش کاری و مدارا و نرمش در حق است.(مفردات الالفاظ القرآن ، راغب اصفهانی ، ص ۳۲۰) که معمولاً این تعبیر در مورد انعطاف های مذموم و منافقانه به کار می رود.(مستدرک الوسائل ، طبرسی ، ج ۱۰، ص ۵۰۱)
امیرمومنان علی (ع) به عنوان برترین نمونه رهبری دینی پس از پیامبر اسلام (ص) در سازش نکردن با باطل و ستم و عمل به حق و عدالت با بیانی روشن و قاطع هرگونه سازش کاری و سستی در مقابله با مخالفان حق و کسانی که با استدلال و موعظه از راه باطلی که در پیش گرفته اند بر نمی گردند ، اعلام نموده است.(نهج البلاغه ، خطبه ۲۴)
۴- دروغگویی و فریبکاری ؛ دروغگویی و فریبکاری از امور رایج در بازار مدیریت های غیر اخلاقی و غیر مردمی است و مناسبات فریبکارانه و ریاکارانه مدیران و زمامداران با مردم موجب تباهی و فروپاشی جوامع می گردد و در حقیقت سیاست مبتنی بر دروغ و نیرنگ، سیاست شیطانی است . براساس آیات قرآن کریم این شیطان بود که برای نخستین بار با دروغ و نیرنگ آدم و حوا را فریب داده و سبب رانده شدن آنها از بهشت گردید.
۶- ایجاد اختناق؛ امام علی (ع) در مورد حکومت سرکوب گرانه بنی امیه در جهت استضعاف و استثمار مردم به آنان هشدار داده و می فرماید: « به خدا سوگند پس از من بنی امیه را زمامدارانی بسیار بد خواهید یافت . مانند شتری خشن و چموش که با دهان گاز می گیرد و با دست به زمین می کوبد و با پا لگد می زند و از قطره های شیر نیز دریغ می ورزد، پیوسته با شما چنین می کنند و سلطه آنان بر شما چندان می پاید تا از شما کسی را به جای نگذارند ، جز آن کس که به آنان سودی رساند یا زیانی به ایشان نرساند.»(نهج البلاغه ، سید رضی ، خطبه ۹۳)
اساساً آزادی حق ذاتی انسان است ، زیرا خدا انسان را آزاد آفریده است . چنانکه امام علی (ع) در این باره می فرماید: « لا تکن عبد غیرک و قد جعلک الله حرا»(نهج البلاغه ، نامه ۳۱)
۷- بی انصافی و بی اعتنایی به حقوق مردم ؛ انصاف بالاترین و والاترین کمالات و فضایل انسانی و بهترین صفت و ویژگی یک مدیر مطلوب است. امام علی (ع) انصاف را برترین فضائل زمامداری می داند و عاملی برای ایجاد دوستی و الفت میان مردم و زمامداران .(شرح غررالحکم و دررالحکم آمدی ، خوانساری ، ج ۱، ص ۲۰۳)
امام علی (ع) در و صایا و فرمان های خود مکرر به رعایت انصاف در همه امور سفارش می کرد و از کارگزاران خود می خواست که با مردم به انصاف رفتار نمایند(نهج البلاغه ، نامه ۵۱) ایشان در بیانی زیبا به فرزند خود امام حسن (ع) انصاف را چنین معنا می فرماید:« پسرم ! خود را در میان خویش و دیگران میزان کن ، پس آنچه برای خود دوست می داری برای دیگران دوست بدار و آنچه را که نمی پسندی برای دیگران مپسند.»(نهج البلاغه ، نامه ۳۱)
۸- عدم رعایت شایسته سالاری؛ قرآن کریم می فرماید: « و اذا بتلی ابراهیم ربه بکلمات فاتمهن قال انی جاعلک للناس اماماً قال و من ذریتی قال لا ینال عهدی الظالمین »(سوره بقره آیه ۱۲۴)
طبق این آیه ، خدای متعال حضرت ابراهیم را پس از آزمایش های فراوان به مقام امامت و پیشوایی مردم منصوب کرد و آن هنگام که اهلیت و شایستگی او برای نصدی این مقام مسلم شد، عهد خدا به او تعلق گرفت.(المیزان ،ج ۱، ص ۲۷۱)
از دیدگاه قرآن ، مناصب و مسئولیت ها امانت هایی هستند که باید به اهلش سپرده شود تا آنها را به درستی اداره کنند و سبب گردش درست امور و سلامت و صلابت کارها و اصلاح زندگی مردم و تامین امنیت و عدالت و رفاه جامعه گردند، خداوند در قرآن کریم در این باره می فرماید: « ان الله یامرکم ان تودوا الامنانات الی اهلها» (سوره نساء، آیه ۵۸)
حکومت و زمامداری امانتی است که به فرموده امام علی (ع) خیانت در آن موجب دوری از رحمت خدا می گرد. (مستدرک الوسایل ، نوری طبرسی ، ۳۵۵/۱۷)
بنابراین کسانی می توانند امانت زمامداری و مدیریت را به درسی بر دوش کشند که شایستگی لازم برای حمل آن را داشته باشند. لذا سپردن امور به اهلش مهم ترین کار در مدیریت است و باید در هر مرتبه ای از مدیریت اداره امور به اهلش واگذار گردد.(نهج البلاغه ، خطبه ۱۴۷)
منابع:
۱- نهج البلاغه ، ترجمه محمد دشتی
۲- مرتضی مطهری ، امامت و رهبری ، نشر صدرا ، تهران ، ۱۳۶۵
۳- عبدالواحد آمدی، غررالحکم و دررالکلم، انتشارات دفتر تبلیغات قم ، ۱۳۶۶
منبع : سازمان تبلیغات اسلامی
مدير از منظر آيات و روايات
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر